آیا همه ما تا حدودی طرفدار تغییر زندگی و رشد نیستیم؟
در واقع تغییر و رشد یک هدف در زندگی است. ما تکامل یافتیم تا همیشه به دنبال تکامل باشیم. با بالا رفتن سن، امیدواریم که دانش، خرد و تجربیات زندگی به ما کمک کنند تا تصمیمات ماهرانهتری بگیریم و مسیر خود را در دنیایی پیچیده پیدا کنیم. همه ما به دنبال یک زندگی نسبتا خوب هستیم، به این معنی که از انعطافپذیری خود استفاده میکنیم تا به سطوح بالاتری از خوشحالی برسیم و رنجهایمان را کاهش دهیم.
البته این تلاش ما خودخواهانه نیست، زیرا خوشحالی ما با دیگران گره خورده است و باید این مسئله را برای رسیدن به خوشحالی در نظر داشته باشیم. برای آشنایی با راههای تغییر زندگی با ما همراه باشید.
چگونه تغییر کنیم؟
روند تغییر و رشد میتواند دلهرهآور و طاقت فرسا به نظر برسد. باید از کجا شروع کنیم؟ برای درک آسان فرایند تغییر، میتوانیم ۵ مسیر اصلی را دنبال کنیم. البته لازم است این نکات را در نظر داشته باشید:
- این مسیرها توسط یک شخص طراحی نشدهاند، بلکه ممکن است به ذهن هر فردی برسند.
- این پنج مسیر با یکدیگر همپوشانی دارند.
- شما ممکن است آنها را سازماندهی کنید یا نامگذاری متفاوتی داشته باشید.
- در هر مسیر، استراتژیهای خاص بیپایانی وجود دارد که میتوانید از آنها استفاده کنید.
- مسیری که برای یک نفر عالی عمل میکند، ممکن است برای دیگری کارایی نداشته باشد. لازم است خودتان مسیری که برای شما بهتر کار می کند را پیدا کنید. همچنین، برخی از مسیرها بسته به ماهیت مشکل یا چالش، بهتر از بقیه کار می کنند. خلاق باشید و راهها و استراتژیهای مختلف را امتحان کنید.
۵ مسیر اصلی برای تغییر زندگی
در ادامه به معرفی مسیرهای اصلی تغییر، که میتوانند به بهبود زندگی منجر شوند، میپردازیم:
۱. محیط زندگی
گاهی اوقات، ما به ناچار در محیطهای ناسالم حضور داریم، برای مثال مدارس، محلهای کار، گروههای اجتماعی، انجمنهای آنلاین، محلهها، روابط عاشقانه، و غیره. زمانی که در یک محیط سمی هستیم، تلاش برای شاد بودن مانند تلاش برای حفظ سلامت جسمی در حین تنفس هوای آلوده است. در بسیاری از موارد، ناراحتی ما در اشکال مختلف آن (مثلاً استرس، اضطراب، افسردگی)، نشانهای از «تناسب بد» بین ما و محیطمان است.
به عنوان مثال، ممکن است ما در یک رابطه عاشقانه “سمی” باشیم، اما این لزوماً به معنای سمی بودن طرف مقابل نیست. سمیت ممکن است نشانه ای از عدم تطابق شدید در رابطه باشد. با این که همیشه نمیتوان یک محیط سمی را ترک کرد، مهم است هنگامی که محیط باعث رنجش ما میشود، تأثیر آن را تشخیص دهیم.
۳. فرایندهای شیمیایی
فرایندهای شیمیایی بدن و مغز، و در نتیجه سلامت عاطفی ما، تحت تأثیر عوامل متعددی، از جمله ژنتیک، وراثت، هورمونها، چرخه قاعدگی، تیروئید، سطوح ناقلهای عصبی، ارتباط مغز-گوارش، قرار گرفتن در معرض آلودگی و سموم محیطی، مواد مخدر و الکل، کافئین، شکر، رژیم غذایی، خواب، ورزش (یا کمبود آنها) و غیره قرار میگیرند.
در حالی که ژنتیک قطعاً میتواند نقش بهسزایی داشته باشد (برخی تخمینها حاکی از آن است که حدود ۵۰ تا ۸۰ درصد از شادی یا ناراحتی ما به دلیل عوامل ژنتیکی است)، انتخابهای محیطی و رفتاری ما نیز میتوانند بر فرایندهای شیمیایی بدنمان تأثیر بگذارند. با این که این لزوما به این معنی نیست که دارو راهحل مشکلات ماست، اما میتواند برای برخی افراد مفید باشد. به عنوان مثال، اگر فردی از اختلال دوقطبی رنج میبرد، دارو میتواند به کاهش نوسانات خلقی کمک کند. با این حال، انتخابهای رفتاری نیز میتوانند بر این نوسانات خلقی تأثیر بگذارند (مثلاً مصرف آمفتامین یا خواب ناکافی).
۳. رفتار
احتمالا سادهترین و مستقیمترین مسیر تغییر، تغییر رفتارمان است. انتخابهای رفتاری ما عمیقاً بر رفاه ما تأثیر میگذارند. تغییر رفتار بسیار سادهتر از تغییر افکار است. برخی از رفتارهای متعددی که میتوانند بر سلامت ما تأثیر بگذارند عبارتند از: ورزش کردن، رعایت بهداشت، خواب، رژیم غذایی، گذراندن وقت در طبیعت، معاشرت، سرگرمی، رفتن به کنسرت یا شهربازی، کمک به دیگران، بهبود بهرهوری و غیره.
همچنین، انتخابهای رفتاری ما میتوانند روی فرایندهای شیمیایی ما نیز تأثیر بگذارند (به عنوان مثال، ورزش میتواند اندورفین و سایر ناقلهای شیمیایی-عصبی “احساس خوب” را آزاد کند). علاوه بر آن، میتوانیم رفتارهایی را انتخاب کنیم که ما را در محیطهای مختلفی قرار میدهند، که به نوبه خود میتواند بر شادی ما تأثیر بگذارد.
۴. افکار
طرز فکر ما در مورد چیزها، بر احساس ما تأثیر می گذارد. شکسپیر در هملت می نویسد: «هیچ چیز خوب یا بد نیست، اما تفکر، آن را چنین میکند». فیلسوف اپیکتتوس میگوید: «مردم از چیزها ناراحت نمیشوند، بلکه از دیدگاهی که نسبت به آنها دارند ناراحت میشوند» و تجربیات خود ما از این ایده حمایت میکند که تفکر بر شادی ما تأثیر میگذارد.
معمولا این افکار ناخودآگاه هستند، اما با تمرین، میتوانیم یاد بگیریم که افکارمان را تغییر دهیم، که میتواند احساس ما و انتخابهای رفتاری ما را تغییر دهد. علاوه بر آن، داستانهایی که به خودمان میگوییم – روایتهایمان – میتوانند به ما در جهت رشد کمک کنند یا احساس شکست و ناامیدی در ما ایجاد کنند. گفتنی است، تغییر افکارمان میتواند مشکل باشد، زیرا به محض اینکه تلاش میکنیم آنها را تغییر دهیم، میتوانند ما را در حلقههای فکری تاریک و چسبناک گرفتار کنند.
۵. آگاهی
میتوانیم استدلال کنیم که هر مسیر رشدی که تصمیم میگیریم وارد آن شویم، باید با تغییر آگاهی آغاز شود. یک نقل قول خردمندانه وجود دارد که اغلب به آلبرت انیشتین نسبت داده میشود و این نکته را بیان میکند: «یک مشکل با همان سطح تفکری که ایجاد شده است حل نمیشود». ما نمیتوانیم بدون رسیدن به مراحل بالاتر از آگاهی، به دنبال تغییر باشیم. این نوع آگاهی که به آن اشاره داریم به ما امکان می دهد که از اراده آزاد خود استفاده کنیم. همچنین ذهنآگاهی نیز در این مسیر قرار میگیرد، اما این هوشیاری که نام میبریم بیشتر بر نوعی آگاهی تمرکز دارد، که میتوان آن را «خود آگاهی» در نظر گرفت.
ممکن است نوع خاصی از تجارب یا رفتارها را در خود متوجه شویم (مثلاً آگاهی از این که احساس اضطراب میکنیم، در حلقه های افکار منفی گیر میکنیم، شروع به نوشیدن بیش از حد الکل میکنیم و غیره). تنها در این صورت در موقعیتی قرار خواهیم گرفت که امکان انتخاب یک مسیر متفاوت را، که به رشد ما منجر میشود، داشته باشیم. تمرین مدیتیشن یا مراقبه ذهنآگاهی میتواند به افزایش هوشیاری آگاهانه ما منجر شود. این کار به ما اجازه می دهد تا از اراده آزاد خود استفاده کنیم و توجه خود را به انتخابهای رفتاری ماهرانهتری معطوف کنیم که رفاه ما را افزایش میدهند.
نتیجهگیری
هدف مال در زندگی رشد و تغییر است. البته همه ما زندگی را از نقطه شروع مشابهی آغاز نمیکنیم و بدون این که تقصیری داشته باشیم، گرفتار ناعدالتیها و بدشانسیها میشویم. ممکن است استعداد ژنتیکی افسردگی را داشته باشیم، کودکی دشواری را تجربه کنیم یا با فقر بزرگ شده باشیم. البته فارغ از نقطه شروع زندگی و چالشهایی که تجربه کردهایم، همیشه راهی برای رشد و پیشرفت وجود دارد. ما ارادهای آزاد داریم تا به دنبال رشد برویم و در ادامه، میتوانیم از این رشد برای رسیدن به زندگی خوب استفاده کنیم.
منابع
ممنون
بینظیر بود
لطفا در ارتباط با حلقههای فکری تاریک و چسبناک کمی توضیح بدید.
سپاس
عالی بود
ممنون
عالی بود خسته نباشید
خیلی خلاصه و مفید
با تشکر از تیم فوق العاده رمزعلی
انشااللّه ما هم مثل جاناتان عزیز بریم به سمت پیشرفت مستمر