بلاکچینها را از لحاظ بنیادی میتوان به یک پایگاه داده با تواناییهای منحصر به فرد و متفاوت از ارزهای سنتی تشبیه کرد. از آنجا که بلاکچینهای لایه اول، دوم و همچنین زیربلاکچینها¹برای رفع نیازهای مخصوص به خود در حال تخصصیتر شدن میباشند، فرصت بسیار بزرگی برای پذیرش این فناوری در حال شکلگیری است. اما همانطور که برای ارزهای سنتی وجود سیستمی برای تعامل با یکدیگر نیاز است، برای بلاکچینها نیز وجود چنین سیستم بهرهور و ایمنی ضروری به نظر میرسد. میتوان اینگونه تصور کرد که این بلاکچینهای متفاوت و متعدد به زبانهای مختلفی صحبت کرده و هریک از آنها به روش منحصر به فرد خود اطلاعات را ذخیره میکنند. همین موضوع سبب شده که ایجاد ارتباط بین آنها دشوار گردد و دقیقا این همان حوزهای است که فناوری میان شبکهای راهگشا میباشد. در حال حاضر تعداد زیادی پلتفرم با قابلیت پشتیبانی از پل²های میان شبکههای مختلف وجود دارند. به طور سنتی میتوان صرافیهای متمرکز مانند بازارهای FOREX را تصور کرد که برای ارزهای ملی عمل کرده و به کاربران امکان انتقال داراییهای خود میان شبکههای مختلف را میدهند. در حوزه بلاکپین علاوه بر صرافیهای متمرکز³، صرافیهای غیر متمرکز⁴ و روترها⁵ نیز در این زمینه فعالیت میکنند. هرکدام از این صرافیها و روترها از روشهای متفاوتی برای انتقال اطلاعلات از یک بلاکچین به بلاکچین بعدی بهره بردهاند که میتوان آنها را به دو گروه کلی تقسیمبندی کرد.
۱ – بریج داراییهای رپد شده⁶
این روش مشابه اقدام بانکهای مرکزی برای حفظ ارزش ارز بومی خود با پشتوانه طلا است. به طور سنتی، کاربران طلای خود را نزد بانک گذاشته و درخواست ارز ملی میکنند. در این روش، بانکها متعهد میشوند که مشتریان با بازگرداندن پول دریافتی در هزمان بتوانند طلای خود را باز پس بگیرند. در چنین ساختاری، بانکها با سرمایهگذاری از محل ذخایر طلا، از خود محافظت میکنند. در صورتی که راه ارتباطی مورد سو استفاده قرار بگیرد و طلاهای بانک سرقت شود، ارزهای چاپ شده توسط بانکها ارزش خود را از دست داده و فاقد اعتبار میشوند.
ایجاد پل بین داراییهای رپد نیز ساختار مشابهی دارد. به طور مثال شما قصد انتقال ۱۰۰ اتریوم از شبکه ERC-20 به یک شبکه دیگر دارید. در این صورت این بریجها یک قرارداد هوشمند⁷ بر روی اتریوم و یک قرارداد هوشمند دیگر بر روی شبکهای که داراریی کاربر باید به آن انتقال یابد، ایجاد میکنند.
پیچیدگی و حتی امنیت این بریجها به عملکرد و چگونگی این دو قرارداد هوشنمد بستگی دارد. از آنجایی که این قراردادها باید بتوانند بر روی زبانهای متفاوتی اجرا شوند، به راههای ارتباطی مشترکی نیاز هست که در حال حاضر مشهورترین آنها Cosmos IBC, Polkadot XCM و LayerZero میباشند. برای بررسی بیشتر میتوان به شبکه آوالانچ توجه کرد. در این بریج برای انتقال داراییها از یک شبکه به شبکه دیگر نیاز به تایید شخص ثالث میباشد که بعد از ثبت درخواست کاربر و قبل از مینت شدن توکنهای رپ شده⁸ نیاز به تایید ۶ تا از ۸ تاییدکننده اصلی این شبکه است.
مسئله ظرف عسل⁹
در زمانی که بریج ارز مورد نظر کاربر را دریافت میکند، این دارایی در جایی مشهور به Honey Pot ذخیره میشود. هر چه میزان دارایی این ذخیره بیشتر باشد، خرابکاران بیشتری هوس نفوذ به آن را میکنند. این موضوع دقیقا دلیلی بر به وجود آمدن هکهای مورد حمایت دولتها از جمله کره شمالی در دو سال گذشته میباشد. چرا که با حمله به ذخایر بریجها، هکرها میتوانند به منابع عظیمی از داراییها دست پیدا کنند. بر طبق آمار در دو سال گذشته بیش از ۶۶ درصد از ۱۵ هک بزرگ ارزهای دیجیتال مربوط به این نوع از هکها میباشند.
۲ – تبادل نقدینگی بین شبکهای¹⁰
در این روش بریجها از کاربر دارایی مورد نظر را خریداری کرده و در مقابل آن دارایی را در شبکه دیگر به فروش میرسانند و از تفاوت قیمت عرضه و تقاضا موسوم به bid-ask spread سود میبرند. در این روش بریجها نیازمند منابع عظیمی از دارایی هستند تا بتوانند به خوبی دارایی کاربران را از شبکهای به شبکهی دیگر انتقال دهند.
گرچه تعداد بسیار کمی از پروتکلها از این نوع مکانیزم استفاده میکنند اما استفاده از آن در صرافیهای متمرکز همچنان رواج دارد. روش انتقال داراییها در بریج THORchain را میتوان از این دست به شمار آورد. در این بریج برای انتقال دارایی از یک شبکه به شبکه دیگر ۲۷ امضا از ۴۰ امضا را لازم دارد.
جمعبندی
گرچه شناسایی نقاط قوت و ضعف مکانیزم هریک از بریجهای موجود در صنعت ارزهای دیجیتال کار دشواری به نظر میرسد، اما به نظر واجب و ضروری است. میتوان ویژگیهای بارز و نقاط قوت و ضعف برخی از این بریجها را در جدول زیر مشاهده کرد.
منبع
¹ Sub-blockchains
² Bridge
³ CEXs
⁴ DEXs
⁵ Routers
⁶ Wrapped Asset Bridging
⁷ smart contract
⁸ Wrapped Token
⁹ The Honey Pot Tipping Point
¹⁰ Cross Chain Liquidity Swaps