مقدمه
با گذشت ۱۴ سال از پیدایش بیتکوین، اکنون بازار رمزارزها به بلوغ نسبی رسیده و ارزش عمیقتری در جامعه ایجاد کرده و دیگر به عنوان یک ابزار سفته بازی به آن نگاه نمیشود. این تحول به صورت خطی نبوده و با فراز و نشیبهای زیادی همراه بوده که موجب توجه به فناوری آن نیز گشته است. با ادامه این روند، ساختار دنیای رمزارزها با ورود هر موج جدیدی از فعالان و مشارکتکنندگان تحول پیدا خواهد کرد. در این مقاله به بازیگران این بازار و نقش آنها در شکلدهی به بازار پرداخته شده است. علاوه بر این، مسیر حضور سرمایهگذاران سازمانی و غلبه آنها بر تقاضاکنندگان خرد و نیز شکلگیری روندهای بلندمدت مورد بررسی قرار میگیرند.
تکامل فعالان بازار رمزارزها
شناخت بازیگران هر بازار به تحلیل آن کمک میکند، در رابطه با بازار رمزارزها نیز به همین صورت بوده چرا که مشارکتکنندگان تنها طی یک دهه تحول قابل توجهی داشتهاند. سرمایهگذاران در این بازار را میتوان بر اساس میزان دارایی و چشمانداز سرمایهگذاری تفکیک کرد. تا پیش از سال ۲۰۱۱، تنها تعداد محدودی از علاقهمندان با فناوری بیتکوین آشنایی داشتند. عمده استفاده از رمزارزها در آن زمان محدود به پرداخت همتا به همتا و یا ارز قابل انتقال در فضای پیگیرگریز¹دارکوب² بود. استفاده از رمزارزها در فعالیتهای غیرقانونی با پیدایش بازار ناشناس جاده ابریشم³ به اوج خود رسید.
اولین تغییر بنیادی در ساختار دارندگان بیتکوین در این دوره و طی سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ رخ داد. جاده ابریشم در فوریه ۲۰۱۱ راه اندازی شد و پس از مدت کوتاهی تعداد آدرس های داران ۰.۱ بیتکوین رشد سریعی را تجربه کرد. در آن زمان قیمت بیتکوین کمتر از ۱ دلار و متوسط اندازه تراکنشها حدود ۱۰۰ دلار بود؛ بنابراین میتوان گفت که ۰.۱ بیتکوین موجود در این آدرسها در حقیقت خرده پولهای باقی مانده از تراکنش در جاده ابریشم بودند.
در این مرحله، تعداد کمی از بازیگران اصلی به بیتکوین به عنوان یک سرمایهگذاری در بلند مدت نگاه میکردند، اما با افزایش زیرساختهای بازارهمه چیز تغییر یافت. از اواخر سال ۲۰۱۳، زیرساختهای کلیدی از جمله جستجوگرهای بلاک⁴، کیف پولها و صرافیها عرضه شدند؛ اولین سرمایهگذاریها در این فضا نیز از سوی صندوقهای سرمایهگذاری ریسکپذیر و شتابدهندههایی از جمله Andreessen Horowitz (a16z)، Union Square Ventures (USV) و Y Combinator صورت گرفت.
ورود سازمانها و سرمایهگذاری آنها بر رمزارزها باعث شد تا اولین گروه از بازیگران بلندمدت وارد این عرصه شوند. با ادامه این روند، شرکتهای سنتیتر مانند Ark نیز در سال ۲۰۱۵ به این عرصه ورود و سرمایهگذاری کردند. فعالیت بازیگران سازمانی با شکسته شدن اوج قیمتی ۱۲۰۰ دلاری بیتکوین شاهد یک جهش بود.
یکی از معیارهای قابل استفاده برای پایش پذیرش سازمانی، استفاده از حجم تراکنشهای بزرگ در وبسایت تحلیلی Into The Block است که حجم تراکنشهای بالای ۱۰۰ هزار دلار را لحاظ مینماید. با مقایسه حجم تراکنشهای سازمانی با کل معاملات درون شبکهای میتوان به غلبه موسسات بر بازار رمزارزها پی برد.
سهم حجم تراکنشهای بزرگ طی ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ با نوساناتی همراه بود و به طور کلی دامنه وسیعی از ۵ تا ۸۵ درصد از کل معاملات را تشکیل میداد. روند صعودی حجم تراکنشهای بزرگ در ۲۰۱۷ کاملا چشمگیر بود؛ این امر به دلیل هجوم موسسات، افزایش سفتهبازی و راهاندازی قراردادهای معامله آتی بیتکوین توسط CME بود که در نهایت منجر به ثبت اوج تاریخی جدیدی برای بیتکوین گردید. سهم حجم تراکنشهای بزرگ در ۲۰۲۰ نیز به بیش از ۹۸% رسید؛ این امر به دلیل رکود پس از همهگیری کرونا و تسهیل کمی صورت گرفته توسط بانک مرکزی آمریکا⁵ بود. با جلب توجه صندوقهای پوشش ریسک به بیتکوین و معرفی آن به عنوان یک دارایی پوشش تورم، این رمزارز به ترازنامه بسیاری از موسسات اضافه شد. مفهوم Web3 نیز در سال ۲۰۲۱ مورد استقبال قرار گرفت و باعث ورود حجم کمسابقهای سرمایه به بازار رمزارزها گردید.
با افزایش تعداد شرکتکنندگان بازار در طول چرخهها، افق زمانی آنها از لحاظ سرمایهگذاری نیز افزایش یافت. این موضوع منجر به ایجاد تمایز بین هولدرها (افرادی که بیتکوین را بیش از ۱ سال نگه میدارند) با معاملهگران (افرادی که بیتکوین را کمتر از ۱ سال نگه میدارند) شد. این وضعیت طی زمان به یک الگو تبدیل شده که هولدرها در اوج قیمتی دارایی خود را به معاملهگران عجول میفروشند و دست به توزیع میزنند. هولدرها در هر چرخه پس از اصلاح بیش از ۵۰ درصدی قیمت به دارایی خود اضافه میکنند؛ این وضعیت در چرخه سالهای ۲۰۱۴، ۲۰۱۸ و ۲۰۲۲ مشاهده شد.
این چرخههای ۴ ساله کاملا با تئوری چرخههای سنتی بیتکوین تطابق دارند که به موجب آن، انجام هاوینگ (نصف شدن پاداش ماینرها) رشد قیمتی بعدی را باعث میشود. این شرایط معمولا با نرخ انباشت به جریان بیتکوین و افزایش قیمت آن با کاهش عرضه همراه میشود. البته نمیتوان انتظار داشت که این چرخهها همیشه اینقدر واضح و قابل پیشبینی باشند؛ یک دلیل حضور ماینرها به عنوان یکی از بازیگران غیرقاعدهمند و دارای سهم در حجم تراکنشهای بالا است.
در گذشته، ماینرها یکی از بزرگترین فروشندگان بیتکوین برای تامین مخارج فعالیتهای خود بودهاند. با این حال، با افزایش حجم بازار به دلیل ورود سرمایهگذاران سازمانی و کاهش پاداش از ۲۵ به ۶.۲۵ بیتکوین، ماینرها کمتر از ۱% از کل حجم بازار را در اختیار دارند. به طور کلی با انجام هر هاوینگ، مقداری از فشار فروش از جانب ماینرها کاهش پیدا میکند و به همان نسبت سهم آنها از حجم تراکنشها کمتر میشود. به نظر میرسد این وضعیت نسبت به خود هاوینگ، تاثیر بلندمدتی بیشتری بر رشد قیمت بیتکوین داشته باشد.
جمعبندی
با توجه به موارد فوق میتوان گفت که احتمالا چرخههای آتی بیتکوین بیشتر تحت تاثیر فشار تقاضا باشند تا شوکهای عرضه. از آنجا که اکنون موسسات سهم بیشتری در بازار دارند، حضور گسترده آنها برای رشد بازار ضروری است. این امر به خوبی از اضافه شدن بیتکوین به ترازنامه شرکتهای بزرگ و یا پذیرش آن به عنوان ارز ملی در السالوادور مشهود میباشد. علاوه بر این، اکثر مشارکتکنندگان در بازار نگاه بلندمدتی به بیتکوین دارند و دارایی خود را در کیف پولهای سرد نگهداری میکنند که خود میتواند باعث تقاضای بیشتر برای رمزارزها در آینده گردد.
منبع:
¹ untraceable
² Dark-web : شبکهای از وبسایتهایی که فهرست محتوای آن توسط موتورهای جستجو ثبت نشده و از دسترس عموم افراد خارج بوده و تنها با استفاده از ابزارهای خاصی میتوان به آنها دسترسی داشت.
³ Silk Road: بازاری در فضای دارک وب که در ماه فوریه ۲۰۱۱ راهاندازی شد و دسترسی به آن توسط برنامه Tor امکان پذیر بود. به دلیل پیگیرگریز بودن، امکان پولشویی، خرید و فروش مواد مخدر و اسلحه در این بازار وجود داشت که عمده این معاملات با بیتکوین صورت میگرفت. سالها بعد این فضا به وسیله FBI برای همیشه بسته شد.
⁴ Block Explorers
⁵ Federal Reserve Bank