دو نوع تجربه شاد وجود دارد: آنهایی که لذت بخش هستند و آنهایی که هدفمند هستند. آیا شما یک «ماشین لذت» هستید که بیشتر لذت را تجربه می کنید؟ یا آیا شما یک «موتور هدف» هستید که بیشتر از لذت، هدف را تجربه میکنید؟ چه نوع تعادلی برای شما مناسبتر است؟ با ما همراه شوید تا پاسخ این سوال را پیدا کنید.
چطور راه رسیدن به شادی را پیدا کنیم؟
تجارب شما بهترین راهنما برای پیدا کردن راه خوشحالیتان هستند. شادتر شدن به این معناست که به چیزهایی توجه کنید که واقعاً احساس خوشحالی به شما میدهند، نه داستانها و ارزیابیهایی که فکر میکنید باید منجر به خوشحالی شما شوند. با این کار، میتوانید زندگیتان را با فعالیتهایی پر کنید که احساس خوبی به شما میدهند.
اما برای شاد بودن واقعی به بیش از یک نوع تجربه نیاز داریم، تجارب شادی در دو دسته کلی قرار میگیرند: آنهایی که احساس لذت میدهند (مانند شادی، رضایت، هیجان) و آنهایی که احساس هدفمندی میدهند (مثلاً تجارب ارزشمند، معنادار، رضایتبخش). به عنوان مثال، اکثر مردم کار را بیشتر هدفمند میدانند تا لذتبخش، در حالی که تماشای تلویزیون را بیشتر لذت بخش میدانند تا هدفمند؛ اما انجام کار داوطلبانه برای خیریه ترکیبی از لذت و هدفمندی به شمار میرود. ما برای تجربه شادی واقعی، به ترکیبی از تجربیات لذت بخش و هدفمند نیاز داریم.
فرق موتور هدف با ماشین لذت چیست؟
افراد در تعادل نسبی لذت و هدف متفاوت هستند. ماشینهای لذت، بیشتر از هدف، احساس لذت میکنند و «موتورهای هدف» بیشتر از لذت، احساس هدف میکنند. بهینهسازی شادی به معنای بهینهسازی تعادل لذت و هدف است. تعادل ممکن است در زمانهای مختلف متفاوت باشد. به عنوان مثال، ممکن است در طول تعطیلات به یک ماشین لذت تبدیل شوید، در حالی که وقتی پشت میز خود هستید، موتور هدف هستید. ممکن است در ۲۰ سالگی از اینکه یک ماشین لذت هستید و اغلب با دوستان بیرون میروید، راضی باشید، اما با بزرگتر شدن، بیشتر به یک موتور هدف تبدیل میشوید و شاید حتی زمان بیشتری را با خانواده بگذرانید. جالب اینجاست که نوجوانان در ایالات متحده کمترین هدفمندی را نسبت به هر گروه سنی دیگری تجربه میکنند.
اگرچه هرکسی، تعادل بهینه خود را از لذت و هدف دارد، اما میتوان یک ادعای کلی در مورد بهترین روش داشت: اگر هدف شما بسیار بیشتر از لذت است، پس باید زمان بیشتری را صرف لذت کنید. به همین ترتیب، اگر لذت بیشتری نسبت به هدف دارید، باید زمان بیشتری را صرف درگیر شدن در اهداف خود کنید. این ادعا مبتنی بر قانون کاهش بازده نهایی است.
چرا تعادل بین هدف و لذت اهمیت دارد؟
برای مثال، دو کالا، آبجو و پیتزا را تصور کنید و فرض کنید هر دو را دوست دارید. اولین آبجو به راحتی نوشیده میشود و اولین تکه پیتزا طعم بسیار خوبی دارد. آبجو بعدی خوب است اما نه به خوبی آبجو اولی، و تکه بعدی پیتزا خوب است اما به خوبی اولی نیست. پس اگر چهار آبجو خورده باشید، احتمالاً حاضر خواهید بود پنجمین آبجو را برای اولین تکه پیتزا رها کنید. اگر در عوض چهار تکه پیتزا میل کرده باشید، احتمالاً حاضر خواهید بود برای اولین آبجو، تکه پنجم را رها کنید.
همین منطق در مورد سایر کالاها و جنبههای زندگی و همچنین لذت و هدف صدق میکند. اگر لذت زیادی دارید، میتوانید با معامله آن برای اهداف خوشحالتر باشید. به همین ترتیب، اگر زیادی هدفمند هستید، میتوانید با جابجایی آن برای لذت بیشتر خوشحال باشید. به عنوان مثال، بعد از اینکه لذت دیدن یک سریال شروع به کم شدن کرد، میتوانید با انجام کاری ارزشمند، مانند کمک به یک دوست به جای تماشای قسمت دیگر، خوشحالتر شوید.
۶ راه برای رسیدن به تعادل بین هدف و لذت
در نهایت، هر فرد باید به روش خود این تعادل را پیدا کند و میزان درست لذت و هدف را برای خود تشخیص دهد؛ پس با ما همراه شوید تا چند راه برای پیدا کردن این تعادل به شما پیشنهاد کنیم:
۱. مطمئن شوید که هر روز لذت و هدفمندی را تجربه میکنید.
برای داشتن خلقی شاد و سالم، به دو نوع فعالیت نیاز داریم: یعنی فعالیتهایی که به ما احساس هدفمندی میدهند و فعالیتهایی که باعث لذت میشوند. در واقع تجارب لذت و رسیدن به یک دستاورد میتوانند به یک اندازه در بهبود خلق شما تأثیر داشته باشند.
۲. انتخاب کنید که به دنبال رفاه هستید یا به دنبال رشد.
مایک دراک، نویسنده کتاب بهشت یا جهنم بازنشستگی، این نظریه را بیان کرد. او ابتدا قصد داشت پس از فعالیت طولانی خود در دنیای اقتصاد، از یک بازنشستگی رفاه-محور لذت ببرد، اما متوجه شد که این دوره طولانی از تفریح و لذت برای او جهنم بود. این نویسنده چیز بیشتری از زندگی میخواست، به همین دلیل در نهایت کسب و کاری آغاز کرد که به دیگران کمک میکرد هدف خود را در بازنشستگی پیدا کنند. پس میتوان نتیجه گرفت که انتخاب هدف نهایی در رسیدن به شادی اهمیتی حیاتی دارد.
۳. به تعادل برسید.
همین نویسنده معتقد است که اگر میخواهید بهشتی منحصر به خود بسازید، باید تعادل را پیدا کنید و به ترکیب درستی از کار، لذت، سلامتی و روابط برسید. این ترکیب درست میتواند بنیادی قوی برای خوشحالی در هر سن و شرایطی باشد.
۴. هدف خود را در مهربانیهای روزانه پیدا کنید.
حتی اگر یک هدف غایی و مهم ندارید، میتوانید به دنبال راههای کوچکی باشید که احساس مفید بودن به شما میدهند؛ برای مثال، تعریف کردن از افراد، قدردانی، گوش کردن به مشکلات دیگران، زنگ زدن به یک دوست ناخوش احوال یا انجام کار داوطلبانه برای خیریه.
۵. برای روز خود طوری برنامهریزی کنید که زمان آزاد و زمان هدفمند کافی را داشته باشید.
آیا وقت آزاد شما خیلی زیاد یا خیلی کم است؟ با پاسخ به این سوال میتوانید برنامه روزانه خود را تغییر دهید تا روزهایی رضایتبخشتر داشته باشید.
۶. تعریف خود را از «تفریح» مشخص کنید و آن را در برنامه خود بگنجانید.
وقتی به تفریح فکر میکنید، آیا ترجیح میدهید که ۵ کیلومتر بدوید یا سریال مورد علاقه خود را تماشا کنید؟ دوست دارید به یک مهمانی بروید یا پیادهروی کنید؟ لازم است شیوه منحصربهفرد خود را برای تفریح انتخاب و اجرا کنید.
نتیجهگیری
قانون هدف و لذت میتواند توضیح دهد که چرا مردم کارهایی را انجام میدهند که به نظر میرسد آنها را از مسیر شادی دور میکند. با آگاهی از این قانون، ممکن است دیگر گاه به گاه عصبانی شدن، ساعات طولانی کار کردن و بچه دار شدن کارهای عجیبی به نظر نرسند، زیرا بیشتر از لذت، هدف را به همراه دارند. البته اگر لذت زیادی را برای میزان کمی هدفمندی قربانی کنید، ممکن است به شادی نرسید، پس میتوان نتیجه گرفت که باید به دنبال برقراری تعادل بین هدف و لذت باشید.
منبع: psychologytoday
عرض ادب و سلام ممنون از مطالب علمی و کاربر دیتان ❤️
خوب بود.ممنون از شما
دمتون گرم عالی بود
عالی بود ممنون