مدیریت ریسک شامل قوانین و راهکارهاییست که در صورت تصمیمگیری اشتباه، از سرمایههای شما محافظت میکنند. با شناخت انواع روشهای مدیریت ریسک و روش به کارگیری آنها، میتوانید در نوسانات شدید بازار، میزان ضرر خود را کنترل کرده و ارزش سرمایه خود را تا جای ممکن حفظ کنید. برای آشنایی با این روشها به خواندن ادامه دهید.
مدیریت ریسک چیست؟
یکی از بخشهای کلیدی یک برنامه معاملاتی موفق، مدیریت اصولی و مطمئن ریسک است. هر معاملهگر باسابقهای میداند که همیشه نمیتوان حرکات بازار را درست تحلیل کرد. در بازارهای مالی، ریسک یعنی این احتمال که بازده واقعی یک سرمایهگذاری کمتر از بازده پیش بینی شده آن باشد. این تعریف به معنی احتمال ضرر بوده و برای افرادی که از اهرم معاملاتی استفاده میکنند نیز، به معنای ضرری بیشتر از سرمایه اولیه آنها است.
مدیریت ریسک شامل قوانین و معیارهای مشخصی است که هر معامله گر برای اطمینان از قابل مدیریت بودن پیامدهای یک تحلیل و تصمیم اشتباه تعیین میکند. در واقع، معاملهگرانی که یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر دارند میتوانند همچنان به سوددهی برسند، حتی اگر معاملات شکستخورده آنها بیشتر از معاملههای موفقشان باشد. در ادامه به معرفی انواع ریسک پرداخته و روشهای مدیریت ریسک را با جزئیات بیشتری بررسی میکنیم.
انواع ریسک در معامله گری
هنگام معاملهگری در بازارهای مالی، با سه نوع اصلی ریسک مواجه خواهید شد که عبارتند از:
۱- ریسک بازار
یکی از شناختهشدهترین انواع ریسک، ریسک بازار (Market Risk) است؛ به معنی: احتمال از دست دادن سرمایه به دلیل نوسانات قیمت در بازارهای مالی. چهار عامل اشاره شده در ادامه بیشترین تأثیر را بر قیمت در بازارها دارند:
- نرخ بهره
- ارزش سهام
- نرخ تبادل خارجی
- قیمت کامودیتیها
البته باید توجه داشت که برای درک اثرگذاری این عوامل الزاما نباید تغییری در قیمت های بازار مورد معامله خوب ببینیم. برای مثال، اگر در سوئیس به معامله بازار سهام آمریکا میپردازید، میزان سود یا ضرر شما به میزان قابل توجهی تحت تأثیر نرخ برابری ارزهای USD/CHF قرار دارد، حتی اگر قیمتها در بازار تغییر نکرده باشند.
از طرف دیگر، قیمت بازار میتواند تحت تأثیر عوامل مختفی قرار بگیرد که به نفع یا ضرر هم عمل میکنند. برای مثال، اگر سهم یکی از شرکت های بزرگ معدنی مانند Antofagasta را معامله میکنید، قیمت کامودیتیها تأثیر زیادی بر ارزش آن سهم خواهند داشت، به ویژه قیمت مس که اصلیترین محصول این شرکت است.
همچنین، از آنجا که ارزش بیشتر کامودیتیها بر اساس دلار آمریکا تعیین میشود، قدرت دلار نیز تأثیر مهمی بر قیمت آنها و در نتیجه بر ارزش سهام های مرتبط خواهد داشت. همچنین، تغییر سیاستهای پولی در چین میتواند موجب تضعیف یا تقویت ظرفیتهای تولید در این کشور شود و متعاقبا تقاضای جهانی کامودیتیها را به عنوان مواد اولیه کاهش یا افزایش دهد. در نهایت، مجموع این عوامل بر ارزش سهام شرکتهای استخراج تأثیر میگذارند.
پس خوب است در نظر داشته باشید که ریسک در بازارها از جنبههای مختلفی ناشی می شود و هنگامی که به فرصتهای معاملاتی احتمالی نگاه میکنید، اثر بعضی از آنها بلافاصله مشخص نخواهد بود.
۲- ریسک نقدینگی
یکی دیگر از ریسکها که اثری کمتر شناختهشده اما بسیار چشمگیر دارد، ریسک نقدینگی (Liquidity Risk) است. ریسک نقدینگی به این معناست که برای جلوگیری از ضرر نمیتوانید یک دارایی را به سرعت کافی بفروشید یا بخرید. این ریسک به دو گروه اصلی تقسیم می شود:
- ریسک نقدینگی دارایی: به توانایی معامله دارایی در بازارها اشاره دارد. برای مثال، اگر یک سهم ناشناخته دارید که هیچکس تمایلی به خرید آن ندارد، ممکن است مجبور شوید که آن را به قیمت کمتری بفروشید. این نوع ریسک معمولا در بازارهای نوپا یا با حجم کم مشکلساز میشود.
- ریسک نقدینگی اعتباری: به این احتمال اشاره دارد که یکی از طرفین معامله نتواند تعهدات مالی خود را در زمان مناسب اجرا کند و موجب ضرر بشود. این تأخیر زمانی میتواند اثر قابلتوجهی بر ارزش بازار داشته باشد یا حتی باعث منحل شدن معامله بشود.
۳- ریسک سیستمی
ریسک سیستمی (Systematic Risk) به وضعیتی اشاره دارد که کل سیستم مالی تحت تأثیر یک اتفاق خاص یا مجموعهای از اتفاقات قرار بگیرد. این وضعیت در بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ رخ داد که به موجب آن، مشکلات بدهی وامهای رهنی و ورشکستگی موسسات مالی بزرگی همچون Lehman Brothers باعث سقوط ارزش بازار سهام در سراسر جهان شد.
از آن جا که اثرات ریسک سیستمی جهانی هستند، معمولا محافظت از داراییها در برابر آن دشوار است. البته سرمایهگذارانی که پورتفوی متنوعی دارند، نسبت به افرادی که بر روی یک بخش تجاری یا یک نوع دارایی سرمایهگذاری کردهاند، کمتر تحت تأثیر قرار میگیرند. از دیگر نمونههای ریسک سیستمی میتوان به بلایای طبیعی، جنگ و تغییرات بزرگ سیاسی یا قانونی اشاره کرد.
روشهای مدیریت ریسک در معامله گری
پس از شناسایی مهمترین انواع ریسک در معامله گری، میتوان با روشهای مدیریت آنها نیز آشنا شد.
همیشه جنبههای منفی را در نظر داشته باشید!
پیش از ورود به هر معامله، باید محاسبه کنید که در بدترین شرایط ممکن چقدر ضرر میکنید. به خاطر داشته باشید که گاهی بازار میتواند چنان ناگهانی تغییر کند که نتوانید در سطح مدنظر از معامله خارج شوید. لازم است بدترین شرایط ممکن را در نظر بگیرید، زیرا اگر یک اتفاق بزرگ در بازار بیفتد، بیشتر از میزان مورد نظر خود دچار ضرر میشوید. توجه به این اصل زمانی اهمیت بیشتری دارد که معاملات اهرمی انجام میدهید و ممکن است میزان ضرر شما از سرمایه اولیه بیشتر باشد.
از معامله هیجانی و احساسی اجتناب کنید!
هنگامی که برای معاملات تصمیمگیری میکنید، باید تفاوت تصمیمهای منطقی و تصمیمهای احساسی را تشخیص دهید. عواقب تکیه بر «غریزه» تقریبا همیشه فاجعهبار خواهد بود، به همین دلیل ضروریست که تصمیمات شما پشتوانهای از تحلیلهای مطمئن داشته باشند. همانطور که اشاره شد، طراحی یک برنامه منضبط برای معاملات میتواند با فراهم کردن قوانین مشخص و کمک به حفظ انضباط در معاملهگری، مدیریت احساسات شما را تسهیل کند.
تنوعبخشی کنید!
اگر اغلب بیشتر از یک پوزیشن باز دارید، میتوانید با سرمایهگذاری در مجموعه متنوعی از دارایی های مختلف، ریسک خود را به حداقل برسانید. برای مثال، اگر همه سرمایه خود را به سهام یک شرکت خاص اختصاص دهید، ممکن است در صورت فروپاشی این شرکت همه چیز را از دست دهید. اما اگر سهام شرکتهای مختلف را خریداری کنید، ضرری که به دلیل شکست یک شرکت متحمل میشوید اثر آنچنان فاجعهباری بر سرمایه کلی شما نخواهد داشت. البته، اختصاص سرمایه بین کلاس داراییهای مختلف هم نمیتواند از شما در برابر ریسک سیستمی، که بر کل بازارها تأثیر میگذارد، محافظت کند.
به همین دلیل، لازم است سرمایه خود را بین داراییهای متنوع پخش کنید. برای مثال، سبدی متشکل از سهام، کامودیتیها، اوراق قرضه و سایر محصولات سرمایه گذاری تشکیل بدهید. بازارها معمولا مستقل از هم عمل میکنند و به همین دلیل اگر یک کلاس دارایی عملکرد مناسبی نداشته باشد، ضرر کمتری تجربه میکنید.
سرمایهگذاری های پر ریسک را با دقت انتخاب کنید!
اگر در نهایت به یک پورتفو با سرمایه گذاری های متنوع رسیدید، منطقیست که بین معاملههای پرریسک و دارایی های امن تعادل برقرار کنید. هرم ریسک سرمایهگذاری یک الگوی کاربردی برای تقسیم ریسک بین سرمایههای مالی مختلف است که اینگونه نمایش داده می شود:
- احتمالا بیشتر سرمایهگذاران تمایل داشته باشند که قسمت اعظم سرمایههای خود را در دارایی های امن نگه دارند که البته سودی معمولی خواهد داشت. این دارایی ها که در پایین هرم قرار دارند، شامل پول نقد، حسابهای سپرده، اوراق قرضه دولتی و بیمه های بازنشستگی هستند.
- در قسمت میانی هرم، دارایی هایی با ریسک متوسط قرار دارند که میتوانند بازدهی باثباتی به همراه داشته باشند و پتانسیل افزایش ارزش نیز دارند. این دارایی ها شامل سهام، املاک، صندوقهای سرمایهگذاری و اوراق قرضه پر درآمد هستند.
- در بالای هرم، سرمایههایی که ریسک بالایی دارند قرار گرفتهاند که میتوانند سود یا ضرر قابلتوجهی به همراه داشته باشند. سرمایه اختصاص یافته به این دارایی ها باید پولی باشد که با از دست دادن آن دچار زیان مالی شدید نمیشوید. این قسمت از هرم شامل معاملات اهرمی (فیوچرز، آپشن و CFDها) است.
البته در نظر داشته باشید که این هرم تنها یک راهنماست نه یک قانون، پس باید هنگام انتخاب دارایی عوامل مختلفی مانند میزان سرمایه، چشم انداز سرمایه گذاری و سود مدنظر خود را به دقت در نظر بگیرید.
حداکثر ریسک هر معامله را محاسبه کنید!
انتخاب میزان ریسکی که حاضرید برای هر معامله بپذیرید، کاملا به شرایط شخصی شما بستگی دارد. ممکن است برخی به شما بگویند که هیچگاه بیشتر از ۱% از سرمایه معاملهگری خود را برای هر معامله ریسک نکنید و برخی دیگر معتقد باشند که ریسک کردن حداکثر ۱۰% از سرمایه مشکلی ندارد. البته بیشتر معاملهگران موافقاند که نباید از این مقدار فراتر روید؛ به این دلیل که:
اگر وارد دورهای طولانی از ضرر شوید، میزان ریسکی که برای هر معامله پذیرفتهاید اثر چشمگیری بر سرمایه شما و توانایی پس گرفتن این ضررها خواهد داشت. برای مثال، فرض کنید که ۱۰،۰۰۰ دلار سرمایه برای معاملهگری دارید و آنقدر بدشانس بودهاید که در ۱۵ معامله متوالی دچار ضرر شدهاید. در این صورت، تفاوت ریسک ۲%، ۵% و ۱۰% به ازای هر معامله به این شکل خواهد بود:
- با ۲% ریسک به ازای هر معامله، حتی پس از ۱۵ بار ضرر کمتر از ۲۵% سرمایه معاملهگری خود را از دست میدهید. در این صورت، پس گرفتن این مبلغ با موفقیت در معاملات ممکن خواهد بود.
- با این حال، اگر ۵% ریسک برای هر معامله انتخاب کنید، بیشتر از ۵۰% سرمایه اولیه معاملهگری خود را از دست خواهید داد. یعنی باید برای رسیدن به سرمایه اولیه خود، دو برابر این مبلغ سود کنید.
- اگر به ازای هر معامله ۱۰% ریسک کنید، همه چیز بدتر خواهد شد. یعنی در این صورت، بیش از ۷۵% سرمایه خود را از دست میدهید که جبران سرمایه از دست رفته شما را بسیار دشوار میکند.
کاهش میزان سرمایه پس از ضرر در معاملات متعدد، افت سرمایه یا Drawdown نام دارد. ضروریست که محاسبه کنید که چند درصد افت سرمایه میتواند رسیدن به اهداف مالی شما را دشوار کند و در ادامه، مطمئن شوید که میزان ریسک شما به ازای هر معامله مطابق با این محاسبات است.
بر اساس این اطلاعات می توانید یک مقیاس برای ریسک به ازای هر معامله تهیه کنید. اگر یک معاملهگر فعال هستید که چند معامله در طول روز یا هفته انجام میدهید، این مقیاس مشابه با تصویر زیر خواهد بود:
البته اگر یک سرمایهگذار بلندمدت هستید و هر سال تنها چند سهم منتخب را معامله میکنید، ممکن است ۱۰% ریسک به ازای هر معامله کاملا منطقی به نظر برسد. اما اگر یک معاملهگر بسیار فعال فارکس هستید و هر روز بیش از ۱۰۰ تراکنش دارید، پس حتی یک ریسک ۲ درصدی به ازای هر معامله میتواند خیلی زیاد باشد. همه چیز به شما و روش معالمهگریتان بستگی دارد.
به خاطر داشته باشید که همه معاملهگران گاهی اوقات تحت تأثیر افت سرمایه قرار میگیرند، اما آنهایی که برای مقابله با این دورههای ضرر برنامهریزی کردهاند، در طولانیمدت موفقتر خواهند بود.
نسبت ریسک به پاداش هر معامله را محاسبه کنید!
ممکن است که تعداد دفعات ضرر شما از تعداد سودها بیشتر باشد، اما همچنان دائما معاملاتی سودآور داشته باشید. این وضعیت تنها به مقایسه ریسک و پاداش (Risk vs. Reward) بستگی دارد. برای پیدا کردن نسبت ریسک به پاداش هر معامله خاص، تنها کافیست میزان پولی که ریسک میکنید را با سود احتمالی معامله مقایسه کنید. برای مثال، اگر حداکثر ضرر شما برای یک معامله ۲۰۰ دلار است و حداکثر سود احتمالی ۶۰۰ دلار، نسبت ریسک به پاداش این معامله ۱ به ۳ است. اگر ۱۰ معامله با این نسبت انجام دهید و تنها در ۳ معامله موفق شوید، ارقام سود و ضرر شما میتواند به این شکل باشد:
پس از ۱۰ معامله، میتوانید ۴۰۰ دلار سود کسب کنید، با اینکه تنها در ۳۰% از مواقع درست معامله کردهاید. به همین دلیل است که بیشتر معاملهگران ترجیح میدهند که نسبت ریسک به پاداشی برابر با ۱:۳ یا بهتر داشته باشند.
البته این موضوع را به خاطر داشته باشید که اگر برای پاداش احتمالی بیشتر، ریسک کمتری بپذیرید، بازار برای رسیدن به حداکثر سود و حداقل ضرر باید حرکت بیشتری در جهت تحلیل شما داشته باشد. بنابراین در مثال بالا، لازم است بازار برای رسیدن به سود ۶۰۰ دلاری، سه برابر بیشتر نسبت به ضرر ۲۰۰ دلاری در جهت تحلیل شما حرکت کند.
نتیجهگیری
شما نمیتوانید نوسانات بازارهای مالی را کنترل کنید، اما کنترل میزان ریسک معاملاتتان در اختیار شماست. به همین جهت، ضروریست که یک استراتژی مدیریت ریسک مؤثر برای محافظت از داراییهای خود به کار بگیرید و میزان ریسک و پاداش هر معامله را به دقت محاسبه کنید.
منبع: IG
عالی
بی نظیر
عالی
🙏🏻🌹
سپاس فراوان از آکادمی رمزعلی
خیلی ممنون بابت این مقاله عالی